عقاب تیزپرواز جبهه های جنگ چگونه به شهادت رسید/مروری بر زندگی نامه شهید احمد کشوری+تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۲۰۵۷۹
سرلشکر خلبان احمد کشوری در پانزدهمین روز از آذرماه سال 59 در حالی ماموریت بسیار مشکلی را با موفقیت به پایان رسانده بود ، در مسیر بازگشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید .
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از چهارفصل احمد کشوری تیر ماه ۱۳۳۲، در خانوادهای متوسط در فیروزکوه چشم به جهان گشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پدرش فردی شجاع و ظلم ستیز بود به طوریکه به رغم تصدی پست فرماندهی ژاندارمری در یکی از شهرهای شمال، به مبارزه با سردمداران زر و زور پرداخت و در نهایت مجبور به استعفا و به کشاورزی مشغول شد.
احمد کشوری در دوران تحصیل، شاگردی ممتاز و دارای استعداد فوق العاده بود ودر رشتههای ورزشی و هنری فعالیت می کرد .
وی در جوانی قدم در راه فعالیتهای مذهبی گذاشت و با صدای پرسوز خود حال و هوای خاصی به مجالس مذهبی می بخشید .
وی پس از اخذ دیپلم، آماده ورود به دانشگاه شد اما به علت فقر مالی و هزینه سنگین دانشگاه، از ورود به آن بازماند و در سال 1351، وارد ارتش (هوانیروز) شد.
احمد کشوری به خاطر هوش سرشار و استعداد فوق العاده ای که داشت، توانست دوره های آموزش خلبانی بالگردهای کبری و جت رنجر را با موفقیت به پایان برساند.
با توجه به ممنوعیت نگهداری و مطالعه کتاب های مذهبی، سیاسی و روشنگر در ارتش، کشوری اینگونه کتابها را مخفیانه نگهداری و در فرصت مقتضی مطالعه میکرد و به همین دلیل چندین بار مورد بازجویی و تهدید قرار گرفت.
وی که تلاش وافری در زمینه ترویج روحیه انفاق در بین همکارانش داشت در اوایل اشتغال به کار در کرمانشاه، پس از شناسایی فقرا و نیازمندان شهر، همراه با تعدادی از همکاران و با کمک افراد خیّر و نیکوکار هوانیروز، مخفیانه صندوق اعانه ای جهت کمک و مساعدت به آنها تشکیل داد.
کشوری، چه در قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی، به عنوان مجاهد فی سبیل الله برای اعتلای اسلام عزیز و تحقق حکومت الهی، پیوسته تلاش کرد و همگام و همراه با حرکت های انقلابی ملت، در همه صحنه های انقلاب حضور داشت و بسیاری از شب ها را با چاپ اعلامیه های امام خمینی (ره) به صبح رساند.
وی در راه دفاع از آرمانهای امام عزیز، چندین بار مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود اما با افتخار از آن یاد می کرد و می گفت : این باطومی که من خوردم ، چون برای خدا بود، شیرین بود. من خوشحالم از این که می توانم قدمی در راه انقلاب بردارم و این توفیق و سعادتی است از سوی پروردگار.
در زمان نخست وزیری شاپور بختیار با چند تن از دوستانش طرح کودتایی را تنظیم کرد و آن را نزد آیتالله پسندیده برد. قرار شد طرح به استحضار امام خمینی (ره ) برسد و در صورت موافقت ایشان اجرا شود.
اما خوشبختانه باهوشیاری امام و فداکاری امت انقلابی کشورمان ، انقلاب اسلامی در 22 بهمن به پیروزی رسید و نیازی به اجرای طرح مذکور نگردید.
کشوری همواره برای وحدت و انسجام دو قشر ارتشی و پاسدار، می کوشید به نحوی که مسوولان ، هماهنگی و حفظ غرب کشور را مرهون تلاش او می دانستند.
او می گفت: تا آخرین قطره خون برای اسلام عزیز و اطاعت از ولایت فقیه خواهم جنگید و از این مزدوران کثیف که سرهای مبارک عزیزانم (پاسداران) را ناجوانمردانه بریدند، انتقام خواهم گرفت.
سرلشگر خلبان احمد کشوری به اذعان بسیاری از دوستان و همرزمانش مرد میدان کارزار بود و قلبش برای حفظ نظام و کشورش میتپید و در راستای این اهداف بلندش جان را نیز نثار کرد.
شهید تیمسار "فلاحی" یکی از دوستان و همرزمانش در خصوص روحیات این شهید گفته بود: من شبی برای ماموریت سختی در کردستان داوطلب خواستم، هنوز سخنم تمام نشده بود که یکی از صف بیرون آمد و گفت من آمادهام و دیدم خلبان کشوری است.
در جنگ از خود شجاعت و لیاقت فراوانی نشان داد و یک بار که خودش به شدت زخمی و به هلیکوپترش نیز آسیبی شدید وارد شده بود، توانست با هوشیاری و مهارت، آن را به مقصد برساند.
شهید خلبان شیرودی نیز درباره او گفته بود: احمد، استاد من بود. زمانی که صدام آمریکایی به ایران یورش آورد، احمد در انتظار آخرین عمل جراحی برای بیرون آوردن ترکش از سینه اش بود. اما روز بعد از شنیدن خبر تجاوز صدام ، عازم سفر شد.
به او گفته بودند بماند و پس از اتمام جراحی برود. اما او جواب داده بود: وقتی که اسلام در خطر است، من این سینه را نمی خواهم. او با جسمی مجروح به جبهه رفت و شجاعانه با دشمن بعثی آنگونه جنگید که بیابان های غرب کشور را به گورستانی از تانک ها و نفرات دشمن تبدیل نمود. کشوری شجاعانه به استقبال خطر می رفت، ماموریت های سخت و خطرناک را از همه زودتر و از همه بیشتر انجام می داد، شب ها دیر می خوابید و صبح ها خیلی زود بیدار می شد و نیمه شبها نماز شب می خواند.
سرانجام شهید سرلشگر خلبان احمد کشوری 15 آذر سال 1359، در حالی که از یک ماموریت بسیار مشکل، اما پیروز بازمیگشت، در ایلام (منطقه میمک - دره بینا) مورد حمله مزدوران بعثی قرار گرفت و در حالی که هلیکوپترش در اثر اصابت راکت های دو فروند میگ عراقی به شدت می سوخت، آن را تا مواضع خودی هدایت کرد و آن گاه در خاک وطن سقوط کرد و به آرزوی دیرینه اش رسید و شربت شهادت را مردانه سرکشید.
پیکر پاک او را به تهران انتقال دادند و در بهشت زهرا ، میعادگاه عاشقان الله، به خاک سپردند.
مادرش هنگام دفن شهید کشوری، در حالی که عکس او را می بوسید، پرچم جمهوری اسلامی ایران را که با دست خود دوخته بود بر سر مزار فرزند آویخت و فریاد زد: احسنت پسرم، احسنت.
شهید سرلشگر خلبان احمد کشوری به دلیل دلاوریهایش به عقاب تیز پرواز جبهههای جنگ شهرت داشت.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۲۰۵۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مادر شهید «ابراهیم دادگری» در همدان آسمانی شد
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما استان همدان،مجید صفدریان افزود: مراسم خاکسپاری حاجیه خانم عظیمی مادر شهید «دادگری» امروز چهارشنبه در آرامستان روستای قایش شهرستان رزن برگزار شد.
شهید ابراهیم دادگری در هشتم مردادماه ۱۳۴۷ در روستای قایش از توابع شهرستان رزن به دنیا آمد، پدرش فتحعلی و مادرش شایسته نام داشت. تا پایان سطح یک (اتمام لُمعتین) در حوزه علمیه درس خواند، طلبه بود و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت.
ششم تیرماه ۱۳۶۶ با سمت فرمانده گروه رزمی لشگر ۳۲ انصارالحسین (ع) در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به دست، سر و پاها به شهادت رسید. مزار این شهید بزرگوار در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
محمد دادگری فرزند دیگر این بانو نیز جانباز ۲۵ درصد جبهههای جنگ بود.